روستای کنارصندل در فاصله‌ حدود پنج کیلومتری غرب شهر عنبرآباد و 30 کیلومتری جنوب شهر جیرفت واقع شده است که کاوش‌های باستان شناختی در محوطه‌ی باستانی کنار صندل به سرپرستی “یوسف مجیدزاده” در تپه‌های جنوبی و شمالی کنارصندل، گورستان محطوط آباد در 800 متری شرق تپه‌ جنوبی و گورستان قلعه کوچک در چهار کیلومتری شمال غرب روستای کنار صندل در روستای قلعه کوچک انجام شد.

بر پایه کاوش‌های باستان شناختی، حوزه‌ فرهنگی هلیل رود به طور کلی در طول هزاره‌ی سوم از شکوفایی و رونق بسیار زیادی برخوردار بوده است چنان که در محدوده‌ این شهرستان بقایای یکی از نخستین شهرهای ساخته شده به دست بشر با تمام ویژگی‌های یک شهر آن چنان که در ادبیات باستان‌شناسی مطرح است، شناسایی شده است و محدوده این شهر به طور دقیق مطابق است با روستای کنارصندل امروزی که در فاصله‌ حدود پنج کیلومتری غرب شهر عنبرآباد و 30 کیلومتری جنوب شهر جیرفت واقع است.

پس از شش فصل پژوهش باستان‌شناسی می‌توان چنین گفت که به نظر می‌رسد در طول هزاره‌ سوم پیش از میلاد دو تپه‌ جنوبی و شمالی کنارصندل، بخش‌هایی از شهر بزرگی به وسعت تقریبی دو تا سه کیلومتر بوده‌اند، شهر حدود 800 متر از محل کنار صندل جنوبی در جهت شرق تا بستر کنونی هلیل‌رود و 1400 متر به سمت شمال تا کنار صندل شمالی کشیده شده بود، همچنین وجود قطعات سفال نشان می‌دهد که شهر دست کم 800 متر به سمت غرب، یعنی تا ساحل بستر باستانی هلیل رود و دست کم 500 متر در جهت جنوب امتداد داشته است.

تپه جنوبی کنار صندل: این تپه‌ای است تقریبا بیضی شکل که حدود 21 متر از سطح زمین‌های اطراف بلندی دارد، این تپه را بقایای سازه‌ی غول آسایی می‌دانند که بر بالای تپه‌ باستانی کهن‌تری ساخته شده و به احتمال زیاد بارویی به عرض حدود 11 متر آن را در میان گرفته بود.

زمانی این دژ با 25 تا 26 متر ارتفاع نسبت به زمین‌های پیرامون در قلب شهر بزرگی قد برافراشته بود، در ادامه کاوش‌ها در دامنه‌ غربی تپه یک فضای راست گوشه‌ای در ابعاد حدود 25 متر مربع به دست آمد که در دیوار خشتی جنوبی آن در درون فرو رفتگی تاقچه مانندی نقش برجسته‌ای آشکار شد، این نقش برجسته که ارتفاع 115 سانتمیتر از آن بر جای مانده است از انتهای دامن که تا زیر زانو را پوشانده شروع شده و از سینه به بالای آن از میان رفته است بالا تنه آن که متعلق به یک مرد است که برهنه بوده که با رنگ زرد رنگ‌آمیزی شده است، زمینه‌ دامن وی نیز با رنگ قرمز رنگ‌آمیزی شده و چند ردیف موازی شامل مثلث‌های توپر به رنگ سیاه در فواصل منظم بر این زمینه ترسیم شده است که در واقع نقش و نگار آن را تشکیل می‌دهند.

در فاصله حدود 120 متری شرق تپه یک زباله دانی بزرگ آشکار شد که از این زباله‌دانی تاکنون بیش از 300 اثر مهر به دست آمده است که به نظر می‌رسد این اثر مهرها در ارتباط با تامین امنیت محتویات کیسه‌های کوچک، سبدهای کوچک و دیگر ظروف کوچک بوده‌اند، این مدارک مهرسازی بر روابط تنگاتنگ این منطقه با فرهنگ‌های همزمان عصر مفرغ در میان رودان، دره‌ سند و آسیای مرکزی اشاره دارند، تنوع موجود در هنر مهرسازی حکایت از این دارد که کنار صندل جنوبی در مرکز شبکه فعالی از تجارت راه دور قرار داشته است.

در فاصله‌ حدود 550 متری شرق تپه‌ جنوبی در فصل‌های نخست کاوش بقایای کوره و مقادیر زیادی سرباره و قطعات فراوان مفرغ از کارگاه‌های صنعتی نشان داشت اما با گسترش کاوش در این بخش تعداد کوره‌ها و ابزار و اشیای فلزی نیز افزایش یافت که این خبر از وجود یک منطقه‌ صنعتی می‌داد.

الواح: یکی از مهم‌ترین یافته‌های باستان‌شناختی لوح‌هایی است که روی آن‌ها کتیبه‌هایی ایجاد شده است، نخستین بار در فصل دوم کاوش‌ها در میان آثار مهر به دست آمده بر روی یک اثر مهر نشانه‌هایی از یک خط شناسایی شد اما به دلیل ابعاد بسیار کوچکش قابل تشخیص نبود، در فصل سوم در تپه‌ جنوبی تقریبا در کف راهروی ورودی قطعه‌ای از یک آجر کتیبه‌دار به دست آمد که این کتیبه از جهت‌های گوناگون اهمیت فراوان دارد.

میان پژوهشگران درباره‌ این کتیبه اختلاف نظر وجود دارد برخی آن را آغاز ایلامی (این خط در حدود 2900 پیش از میلاد در شوش پدیدار شد و از طریق راه‌های بازرگانی به سرعت گسترش یافت که این خط اساسا خطی تصویری است که در آن هر تصویر معادل یک کلمه )دانسته و برخی دیگر آن را خط ایلامی نوشتاری (همه‌ی نوشته‌هایی که از این خط بر جای مانده‌اند از آن یک شاه ایلامی هستند به نام کوتیک، این‌شوشینک هستند که در حدود سال 2250 پیش از میلاد در تمدن ایلام فرمانروایی داشته است و پس از مرگ فرمانروای یاد شده منسوخ شد) می‌دانند. مجیدزاده در این زمینه عقیده دارد: اگر ما در مورد وجود خط اصطلاحاً ایلامی نوشتاری در جیرفت اتفاق رأی داشته باشیم، باید بپذیریم که در حوزه‌ی هلیل با نسخه‌ کهن‌تری روبرو شده‌ایم که سیصد تا چهار صد سال کهن‌تر از کتیبه‌های ایلامی نوشتاری به دست آمده در ایلام است.

 

تپه‌ شمالی کنار صندل: کاوش‌های باستان‌شناختی صورت گرفته مشخص کرد که در این تپه دو سکوی غیرهمسطح وجود دارد که سکوی زیرین به نام سکوی اول و سکوی بالایی به نام سکوی دوم شناخته شد، در فصل چهارم کاوش پیگردی در ضلع شرقی تپه منجر به آشکار شدن بر دیواری شد که با تداوم پیگردی به مرور سراسر ضلع شرقی سکوی دوم هویدا شد.

بر روی این ضلع چهار برج راست گوشه به طول هشت و عرض چهار متر قرار گرفته است، فاصله‌ برج‌ها از یکدیگر بین 17 تا 19 متر است، ارتفاع باقی‌مانده برج‌ها و سکو در بخش‌های مختلف متفاوت بود، بیشترین ارتفاع باقیمانده به حدود سه و نیم متر می‌رسید که با توجه به آثار باقی‌مانده به نظر می‌رسد بلندی اولیه‌ سکوی دوم بیش از 10 متر بوده است.

سال 1384 اقدام به بازسازی بخشی از این سکو با توجه به شواهد به دست آمده شد، سکوی اول نیز با توجه به شواهد موجود حدود چهار متر بلندی داشته است، در گوشه‌ی شمال غربی و زیر سکوی دوم فضاهای معماری به دست آمد که حاکی از وجود استقرارهای قدیم‌تر است از مشاهده آثار و بقایای دو سکوی باقی‌مانده می‌توان گفت اندازه‌ هر ضلع در سکوی اول یا سکوی زیرین در حدود 220 متر و در سکوی دوم در حدود 120 متر برآورد می‌شود، دو سکوی یاد شده به صورت مطبق بوده و بر روی هم قرار می‌گرفته‌اند که این حالت مطبق بودن بنا در عکس هوایی به خوبی مشاهده می‌شود.

در بخش فوقانی سکوی دوم آثار کوزه‌های دوره اسلامی دیده می‌شود که در زمان احداث موجب تخریب سکوی احتمالی سوم شده است که مجیدزاده این آثار را بقایای یک بنای بزرگ مذهبی و مربوط به اواخر هزاره سوم پیش از میلاد می‌داند، هر چند تاریخ‌گذاری قطعی بنا جای تأمل دارد اما با توجه به مواد فرهنگی بدست آمده نظیر قطعه سفال‌های فراوانی که در کاوش بخش‌های مختلف تپه به دست آمد می‌توان گفت سفال تپه شمالی به لحاظ مشخصات ظاهری چون فرم و نقش متفاوت از سفال تپه جنوبی است، وجود قطعه سفال‌های شاخص و شناخته شده دوره تاریخی حوزه که در کاوش‌های باستان‌شناسی تپه شمالی کنار صندل به دست آمده است، احتمال تعلق این سازه‌ عظیم را به عنوان یک بنای بزرگ مذهبی به دوره‌های تاریخی مطرح می‌کند.

دوره نخست استقرار در مطوط آباد: در محوطه‌ باستانی مطوط آباد با وسعتی بیش از هشت هکتار در فاصله حدود سه کیلومتری جنوب غربی شهر عنبرآباد و در بستر کنونی تا کناره‌ غربی هلیل رود قرار دارد. این محوطه همچنین در فاصله‌ حدود 800 متری شرق تپه‌ جنوبی کنارصندل قرار دارد و دارای دو دوره فرهنگی است.

طی این کاوش‌ها که البته هنوز به اصطلاح باستان‌شناسان به “خاک بکر” (سطحی که نخستین استقرارهای انسانی و لایه‌ فرهنگی از آن آغاز می‌شود و زیر آن دیگر هیچ ماده‌ی فرهنگی وجود ندارد) نرسیده‌اند در زیر لایه‌ گورستانی متعلق به هزاره‌ سوم پیش از میلاد یک لایه‌ی استقراری متعلق به هزاره‌ی چهارم پیش از میلاد شناسایی شد.

از مطالعه مواد فرهنگی این محوطه به دست آمده این نتیجه حاصل می‌شود که در هزاره چهارم پیش از میلاد حوزه فرهنگی هلیل رود با برخورداری از مراکز فرهنگی با تمدن‌های همزمان خود در غرب(استان‌های فارس و خوزستان) و مناطق دوردست‌تری مانند میان رودان در ارتباط فرهنگی – تجاری بوده و شبکه‌های بزرگی از تجارت و بازرگانی کالا را برقرار کرده بودند.

دوره دوم مطوط آباد(گورستان عصر مفرغ): روی لایه‌های استقراری عصر مس در دوره‌ بعد یعنی عصر مفرغ، گورستانی ایجاد شد که به واسطه شباهت آثار به دست آمده از این گورستان با آثار به دست آمده از حفاری‌های علمی تپه کنار صندل جنوبی می‌توان آن را به استقرار بزرگ شهرنشینی عصر مفرغ کنار صندل نسبت داد.

در واقع در بسیاری از بخش‌های ایران در این دوره بود که گورستان‌های بزرگ و متمرکز بیرون از محل‌های استقراری شکل گرفتند تا پیش از این اجساد زیر کف منازل مسکونی و یا در محدوده‌ روستا دفن می‌شدند، بخش بزرگی از این گورستان را غارتگران میراث فرهنگی به ویرانی کامل کشیده‌اند و صدها گودال در آن حفر کرده‌اند، کاوش در این گورستان به امید یافتن قطعات استخوان و دانه‌های ریزی که از چشم غارتگران پنهان مانده بود، آغاز شد و نتیجه‌های بسیار موفقیت‌آمیزی از جمله ده‌ها مهره‌ی گردبند از سنگ لاجورد، فیروزه و طلا، قطعاتی از ظروف و مجسمه‌های مفرغی، قطعاتی از ظروف تزیینی از سنگ کلریت به دست آمد.

محوطه باستان شناسی کنارصندل

محوطه باستان شناسی کنارصندل

محوطه باستان شناسی کنارصندل

محوطه باستان شناسی کنارصندل

محوطه باستان شناسی کنارصندل

محوطه باستان شناسی کنارصندل

محوطه باستان شناسی کنارصندل

محوطه باستان شناسی کنارصندل

محوطه باستان شناسی کنارصندل

دستیابی به این قطعات در مطالعات باستان‌شناختی این حوزه‌ی فرهنگی اهمیت فراونی دارد و پاسخی است به آن‌هایی که در نوشته‌های خود در انتصاب و تعلق ظروف بازیافتی به گورستان‌های پیش از تاریخی و محوطه‌های باستانی جیرفت تردیدهایی ابزار داشته‌اند.

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: محوطه باستان شناسی کنارصندلباستان شناسیآثار با ارزشتپه ها

تاريخ : 5 / 7 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

اين قلعه كه بر بالاى تپه‏ اى واقع شده، به دستور نادرشاه احداث گرديده و در شرق بيرجند، در روستاى «فورگ» از توابع شهر درميان قرار دارد. دروازه اصلى قلعه در ضلع شرقى آن است و دروازه‏اى كوچك‏تر نيز در ضلع شمالى وجود دارد. مصالح به کار رفته در بنا سنگ ، آجر ، خشت ، گچ ، آهک و ساروج است.
 
فضای داخلی قلعه از قسمتهای مختلف مانند محل زندگی خدمه ، اصطبل ، انبار مهمات ، کوره آجرپزی و آب انبار تشکیل شده است که به وسیله حصار قلعه و برج های مدور احاطه شده اند . بالای حصار و برج ها کنگره دار است و منافذی ( تیر کش ) جهت دیده بانی و دفاع در آن تعبیه شده است. این بنا در زمان حکمرانی شوکت الملک در منطقه توسط سپاهیان وی فتح و با دستگیری حاکم آن غیر مسکونی و متروک شد .

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: قلعه هاقلعه فورگآثار با ارزشگنج قلعه هافورگ

تاريخ : 5 / 7 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

این اثر در تاریخ ۲ آبان ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۶۴۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. میل اُمام (meel omâm) که در میان مردم منطقه به برج امام و همچنین آتشکده ی دوران ساسانی معروف است، در فاصله یک کیلومتری شمال شرق روستای قدیمی و زیبای اُمام از توابع دهستان سمام بخش رانکوه شهرستان املش قرار دارد و دسترسی به آن از روستای سمام امکان پذیر است.

میل امام بلندترین نقطه کوه سومان سرا، در ارتفاع 2000 متری سطح دریا قرار دارد.ستوده درباره ی این قلعه نوشته است: در مشرق آبادی اَمام در فاصله ایکه به خط مستقیم در حدود یک کیلومتر بر فراز قله ای سنگی و خاکی میله ایاز سنگ نتراشیده و گچ بنا شده است. شکل این میل، استوانه ای است که کمیروی مخروط قرار دارد و … روی سراسر بدنه ی خارجی را با گچ غربالی و درشتسفید کرده بودند تا از دور نمایان شود، این برج را باید جزء برج هایراهنما دانست.

در فرهنگ جغرافیای ایران آمده است که در اطراف این میل بقایای ابنیه ی قدیمی از قبیل آجر و سفال مشاهده شده است، از این رو این برج، آتشکده و یا برج خبری بوده است. البته بعضی از ریش سپیدان محل هم معتقدند این محل در گذشته آتشکده بوده. از این نوع برج در اکثر نقاط کشور یافت می شود.

بر بالای تپه طبیعی، بقایایی از میل امام به ارتفاع 670 سانتی متر دیده می شود(نزدیک به 7 متر) قطر پایه های آن بین 120 تا 140 سانتی متنر مربع متغیر است. قط محیط بنا در قسمت فوقانی کم تر است و در سمت غربی با توجه به شیب کوه ارتفاع بیشتری دارد. قطر داخلی برج 160 سانتی متر و ضخامت دیواره ی برج در قسمت فوقانی 114 سانتی متر است. در ورودی برج، سوراخ هایی تعبیه شده که احتمالا برای نصب تیر های چوبی سقف بوده است. در ارتفاع 350 سانتی متری در جهات شمالی – جنوبی، دیوار برج باریک تر شده و بر آمدگی سکومانندی دارد که احتمالا برای استقرار دیده بان بوده است.

 

به نظر می رسد ارتفاع برج در گذشته بیش تر از 670 سانتی متر بوده و بخشی از آن تخریب شده است، بقایای آن در سطح تپه پراکنده است. در داخل این میل در ارتفاع 190 سانتی متری، تیر هایی موازی کف بنا نصب کرده بودند که بر اثر حفاری های غیر مجاز از بین رفته اند ولی جای بعضی از آن ها کاملا مشخص است. دیوار های خارجی بنا را با گچ سفید اندود کرده بودند تا بتوانند برای یافتن مسیر از میل به عنوان راهنما استفاده کنند. مصالح عمده ی این بنا سنگ لاشه، آجر، ساروج و گچ است.

با توجه به موقعیت این برج و اشراف آن بر ارتفاعات منطقه و روستا های هم جوار، می توان گفت از این میل برای دیدبانی و راهنمایی مسافران استفاده می کردند و شاید اطلاق نام میل امام بر آن، همین دلیل بوده است. هم چنین این احتمال وجود دارد که در دوره های مختلف از این میل برای ارسال پیام با دود، آتش و … استفاده می شده است.

میل امام املش

میل امام املش

میل امام املش

میل امام املش

میل امام املش

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: میل اُمامبرج هامیل های تاریخیآثار با ارزشگنج هادفینه ها

تاريخ : 5 / 7 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

کتیبه تاریخی تنگ خشک سیوند که از دیدنی های شیراز است ، در کنار سیوند خرابه وگورستان صفوی سیوند و در ۲۰۰متری سیوند کنونی بردامنه‌های کوههای سیوند واقع شده است. درزبان سیوندی به آن کتیبه تنگه فشک گفته می‌شود.از آثار تاریخی شیراز ، کتیبه سیوند است . کتیبه پهلوی تنگ خشک سیوند، این کتیبه نخستین سندی است که در آن از سیوند نام برده شده است و درآن چگونگی ساخت تخت جمشید شرح داده شده است . این اثر در تاریخ ۷ مهر۱۳۵۴بشماره ۱۱۱۱در فهرست آثار ملی ایران در شیراز به ثبت رسیده است.

تنگ فشک سیوند در كنار جاده آسفالته سيوند بين تخت جمشيد و پاسارگاد قرار دارد.تخته سنگ بزرگي به ابعاد 3*4 متر و بلندي 80 سانتيمتر در تنگ خشك قرار دارد كه نبشته هايي به خط پهلوي كتابي و سطرهاي عمودي در سه طرف آن كنده شده است.هر سه نبشته آسيب ديده اند و تقريبا ناخوانا هستند. در حدود بيست متري سنگ نبشته دار در شيب رو به بالاي كوه حوض سنگي آسيب ديده اي به بزرگي 100*150 و عمق 50 سانتيمتر با تراشي خشن وجود دارد كه احتمالا يك گور بوده است. نبشته سوم متاسفانه قابل خواندن نيست. نبشته هاي اول و دوم مربوط به بخشيده شدن منطقه اي پر باغ از سوي كسي به نام فرخ پسر نرمان است.

 

کتیبه تنگ خشک سیوند شناسنامه تخت جمشید

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: گنجدفینه هاکتیبه تاریخی تنگ خشک آثار با ارزش

تاريخ : 4 / 7 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

برخى از قلمرو اشکانیان در خارج از سرحدات سیاسى فعلی، از جمله سوریه، بین‌النهرین، و ترکمنستان قرار داشته است و بیشترین سفال‌هاى این سلسله را باید در این میدان‌هاى تاریخى جستجو کرد. در داخل فلات مرکزى ایران، آثار اشکانیان تخریب و دگرگون شده و اغلب برحسب اتفاق به‌صورت پراکنده پیدا شده است.

 

تکنیک ساخت سفال لعابدار و بدون لعاب در این دوره از نظر سبک، جنس، اندام و کاربرد، ادامهٔ سفال‌سازى دوران هخامنشى و قبل از آن است.


در دورهٔ اشکانیان صنعت لعاب‌دهى پیشرفت قابل ملاحظه‌اى کرد و به‌خصوص استفاده از لعاب یک‌رنگ براى پوشش جدار داخلى و سطوح خارجى ظروف سفالین معمول گردید. همچنین غالباً قشر ضخیمى از لعاب بر روى تابوت‌هاى دفن‌شده اجساد کشیده مى‌شده است. در این دوره به ظروف لعابدار با چند دید آئینی، زیبایى و کاربردى مى‌نگریستند.

در زمینهٔ سفالینه‌هاى بدون لعاب نیز سفالگران اشکانى آثار متنوعى عرضه کرده‌اند که از ظروف لعابدار بهتر و مقاوم‌تر ساخته شده است. بعضى از آنها ساده و متداول و در اشکال کوزه، تنگ، سبو، ابریق، کاسه و پیاله‌دار هستند و برخى از لحاظ اندام‌شناسى سفال، داراى مفاهیم درونى و رمزى هستند و به شکل حیوانات شکار، اهلى و چهارپایان مفید و باربر ساخته شده‌اند. هدف سفالگران از خلق چنین ظروفی، بیان مفاهیم زندگی، حیات، فراوانى خوراک و دستیابى سهل و آسان به خواسته‌هاى ذهنى بوده است.


خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: سفالگری های دوره اشکانیانآثار با ارزشمیراث با ارزش

تاريخ : 25 / 6 / 1395 | | نویسنده : کوروش |


سفالینه‌هاى هخامنشى بعضى برحسب اتفاق و تصادف و برخى طى کاوش‌هاى علمى در قلمرو این سلسله از میدان‌ها و مکان‌هاى معروف مشخصى مثل تخت‌جمشید، شوش، همدان، یا سرزمین‌هاى هخامنشى که امروزه خارج از مرزهاى سیاسى فعلى است، یافت شده‌اند. سفال‌ها داراى نقوش و خطوط خلاصهٔ رنگین بوده یا به‌صورت تجسم حیوان و انسان در ترکیب ظرف در آمده‌اند. سفال را با خمیره زرد، قرمز، قهوه‌اى سوخته، خاکستری، سیاه و در اندامى ساده یا اندکى متکلف مى‌ساخته‌اند و در ترکیب آنها اغلب شن و ماسه وجود دارد.

 

بخشى از ظروف سفالین این دوره با خمیره‌اى از کائولن یا خمیر شیشه ساخته شده و داراى اشکال زیبایى به‌صورت تُنگ‌هاى دهانه باریک، قمقمه، عطردان یا بخوردان هستند. ابداع ظروف ته مخروطی، ویژه تخت‌جمشید بود. لعاب قرمز رنگ (صورتى یا آجری)، لعاب متداول دوره هخامنشى است. پس از آن لعابى ساخته‌اند که از مس و کبالت نتیجه شده و رنگ ظروف را به سبز کمرنگ متمایل به آبى و کبود تغییر داده است.

 

در کاوش‌هاى تخت‌جمشید تعدادى سفالینه به‌صورت گلابدان قرمز رنگ، قمقمه سفالین با رنگ‌آمیزى سفید و زرد کمرنگ، قمقمه سفالین به‌شکل حیوان و نیز سفالینهٔ کوچک دهانه گشادى به‌صورت لیوان کشف شده است. سفالینه‌هاى لعابدار و بدون لعاب و نیز ظروف سنگى فراوان نیز در این میدان تاریخى و اطراف آن یافت شده که برخى از آنها در موزه ایران باستان موجود هستند.


آجرهاى مزین و آغشته به لعاب رنگین در این دوره از شاهکارهاى لعابکارى محسوب مى‌شوند. در این شیوه سطوح سفال و کاشى را با کنده‌کارى و منبت‌ به‌صورت نقوش هندسی، گیاهى و انسانى متقاطع در مى‌آوردند و در فواصل کنده‌کارى‌ها و شیارها اندود لعاب را به آن مى‌افزودند. بیشتر آجرهاى رنگین نقشدار لعابى در شوش و تخت‌جمشید که شاهکار هنر کاشى‌کارى هفت رنگ است با همین روش تولید شده‌اند.

 

کاشى‌هاى رنگین و لعابدار شوش مربوط به کاخ ”هدش“ است که اغلب تصاویر فردى و جمعى اشخاص و حیوانات و هیولاها و نقش گل و بوته‌هاى شبیه به تخت‌‌جمشید در آن به‌چشم مى‌خورده است. در سنگ‌فرش حیاط غربى تعدادى کاشى که مشتمل بر قسمتى از نقوش یک شیر بالدار و شاخدار است پیدا شده و قطعات زیادى مشابه آن در تالار غربى به‌د‌ست آمده است. تکه‌هایى از نقوش گاو بالدار و بخش‌هایى از یک بدنهٔ کاشى‌کارى مشتمل بر یک ردیف سربازان جاویدان در همان منطقه یافت شده است. قطعات متعدد دیگرى از بدنه‌هاى کاشى‌کارى شامل نقوش سربازان جاویدان نزدیک دروازه شرقى منطقه کاخ‌ها به‌دست آمده و صفوف دیگرى از سربازان زیر شالودۀ دروازه متعلق به کاخ اردشیر دوم کشف شده که مربوط به دوره سلطنت داریوش اول است. در برخى موارد نقوش هندسى و گل و بوته زینت‌بخش بالاى بدنه‌هاى کاشى‌کارى بوده است.

 

سفال‌گرى دورۀ هخامنشى چندان هماهنگ با سایر رشته‌هاى هنرى مانند سنگ‌تراشی، معمارى ... . پیشرفت نکرده و حتى دچار رکود و انحطاط نیز شده است. آجرهایى که در بناهاى دوران هخامنشى به‌کار رفته یا لعابدار است یا بدون لعاب. آجرهاى بدون لعاب بیشتر در شوش به‌کار رفته و در ابتدا روى حیواناتى چون گاومیش بالدار، شیر شاخدار و بالدار، یا حیوانات افسانه‌اى و اسطوره‌اى دیگر نقش‌ شده بود. این آجرها را با گل‌رس قالب نزده‌اند، بلکه گل را با ماسه مخلوط کرده در قالب‌ها قرار داده و پس از خشک شدن به کوره برده‌اند. آجرهاى لعابدار را پس از حرارت مختصرى که در کوره به آن مى‌دادند، با لعاب آبى‌رنگ روى آن نقش کرده و مجدداً به کوره مى‌بردند. پس از حرارت دادن از کوره بیرون آورده و پس از رنگ زدن بخش‌هاى رنگ نخورده دوباره به کوره مى‌بردند. این قطعه‌ها به رنگ آبی، سفید، زرد یا سبز بود و نقوش آنها مجموعه‌اى از نقش‌هاى نباتات، حیوانات، حیوانات اسطوره‌اى یا سربازان و گارد شاهنشاه بود. نقوش روى آجر بیشتر در شوش به‌کار رفته است.

 

در تخت‌جمشید هیچ‌یک از رنگ‌هاى اصلى آجرهاى لعابدار محفوظ نمانده است. علت کمبود ظروف سفالى در دوران هخامنشى در عدم شناسایى و کشف آن در ساختمان‌ها و مکان‌هاى زیست مردم عادی، روستائیان، سربازان و خدمتکاران این بوده است که ابزار و لوازم زندگى مجلل مانند جام‌هاى برنز، نقره و طلا در دسترس نداشتند و از نظر معیشت و زندگى اقتصادى با طبقه حاکم و دربار فاصله داشتند. هنر دوران هخامنشی، هنرى شاهانه بود. علاقه به ظروف طلا و نقره و سنگ‌هاى حجارى شده و لاجورد و سایر مواد و مصالح قیمتى باعث شده بود که توجه به سفال و ظروف سفالین کم شود. بنابراین دوره هخامنشى دوره ترقى و تکامل ظروف گرانبهاى زرین و سیمین و جواهرات و نیز تکوین آثار معمارى باشکوهى است که در تخت‌جمشید، شوش، همدان، پاسارگاد و مناطق خارج از مرزهاى سیاسى فعلى باقى مانده است. ظروف و اشیاى سفالى براى مردم عادى تولید مى‌شده که متأسفانه از نظر ظرافت و زیبایى و کاربرد قابل مقایسه با سفالینه‌هاى ماقبل هخامنشى نیست. سفالینه‌هاى به‌دست آمده از قلمرو شاهنشاهى عبارت از قمقمه‌هاى سفالى با لعاب خیلى کمرنگ شیرى و سفید، و کوزه‌هاى دسته‌دار یا بى‌دسته خاکسترى و غالباً ساده و بدون نقش هستند.

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: سفالگری های دوره هخامنشیآثار با ارزشمیراث با ارزشتخت جمشید

تاريخ : 25 / 6 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

شاهپور دوم ساسانی          

                                                                                                                                                                

 

____________________________________________________________________________________________

 فرمانروای اکدی،(قویونجیق کنونی)

                                                                                                         

________________________________________________________________________


پادشاه ایلامی

                                                                                                       

______________________________________________________________________


کوروش بزرگ  

                                                                                                           

______________________________________________________________________

شاهزاده هخامنشی      

                                                                                                             

_________________________________________________________________________

داریوش هخامنشی

                                                                                                            

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: سردیس پادشاهان پارسیپادشاهان پارسیگنج هاآثار با ارزش

تاريخ : 25 / 6 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

استون هنج یکی از مراکز باستانی جهان است که بسیاری از محققان درباره ان اختلاف نظر دارند . بعضی این بنا را برای شناسائی روزها و مشخص شدن اعتدال روزهای بهار و پائیز میدانند. بعضی این مکان را برای قربانی دادن و قربانی شدن می دانند.
این مجموعه در دشت سالیسبوی در جنوب انگلستان واقع شده و از تعدادی سنگ بزرگ تشکیل شده که بر گرد چند دایره به صورت تیر و ستون ساخته شده اند.

 

دوایر سنگی استون هنج  یکی از عجایب جهان باستان و از مشهورترین محوطه های باستانی امروز جهان است که از سال ۱۹۸۶ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است . قدمت این محوطه باستانی که در دشت سالزبری در ویلت شایر انگلستان واقع شده است، به عصر نوسنگی و عصر مفرغ برمیگردد. استون هنج از دو دایره سنگی متحد المرکز تشکیل شده است که ارتفاع سنگ های دایره درونی آن به ۶ متر و وزنشان به حدود ۵۰ تن می رسد . به عقیده کارشناسان، استون هنج در چند مرحله و در یک دوره زمانی هزارساله، از ۳ هزار تا ۲ هزار سال پیش از میلاد مسیح، ساخته شده است.
ساخت استون هنج در زمان خود یک شاهکار مهندسی و مستلزم انگیزه، وقت و نیروی انسانی بالایی بوده است. با این حال تا امروز دلیل ساخت استون هنج روشن نشده است، هر چند تئوری های زیادی در مورد کاربرد و دلیل ساخت این دوایر سنگی وجود دارد که هنوز هیچ یک از آنها به یقین ثابت نشده اند. دایره بیرونی استون هنج که قطر آن به ۱۱۵ متر می رسید، از سنگ های نسبتاً کوچکتری ساخته شده است و دو شکاف که به عنوان ورودی عمل می کرده اند، در شمال شرقی و جنوب آن قرار دارد.
در قرن هفدهم،” جان اوبری”، باستان شناس انگلیسی در لبه درونی این دایره، ۵۶ گودال کشف کرد که به نام خود او مشهور شدند. بر اساس یک نظریه، این گودالها احتمالاً روزی الوارهایی را به صورت ایستاده در خود جای داده بودند، اما تاکنون هیچ مدرکی که این فرضیه را تأیید کند به دست نیامده است. دایره درونی استون هنج در حدود هزار سال بعد ساخته شده است. در این زمان حدود ۷۴ تخته سنگ عظیم که وزن بعضی از آنها به ۵۰ تن می رسید، از کوههای” مارلبرو داون” در فاصله ۳۰ کیلومتری شمال استونهنج به این محل آورده شدند. از این تعداد ۳۰ تخته سنگ دایره درونی به قطر سی متر را تشکیل می دهند، ۲۹ تخته سنگ به صورت افقی روی این تخته سنگهای ایستاده قرار گرفتند و ۱۵ تخته سنگ آخر هم که از بقیه سنگها عظیم تر هستند، به شکل یک نعل اسب درون این دایره دوم قرار گرفتند.

 


مطالعات کارشناسی که به تازگی صورت گرفته نشان می دهد برای انتقال این سنگهای ۵۰ تنی از “مارلبرو داون” به محل فعلیشان، باید لااقل ۶۰۰ مرد قوی هیکل در عملیات انتقال این سنگها شرکت می کردند. در طول سالهای گذشته، ساخت این بنای سنگی عظیم به اقوام مختلفی نسبت داده شده است، اما قوم سازنده استون هنج تا امروز هنوز مشخص نشده است.
بر اساس پرطرفدارترین نظریه، ساخت استون هنج توسط اقوام نوسنگی در حدود ۵ هزار سال پیش آغاز شد و بعدها توسط قوم دیگری که به تازگی شکوفا شده بود، ادامه یافت. برخی کارشناسان احتمال می دهند این قوم دوم که به قوم” بیکر ” مشهور شده اند، از قسمت قاره ای اروپا به انگلستان آمده باشند، اما تاکنون هیچ مدرکی که این نظریه را تأیید کند به دست نیامده است.

------------------------------------------------------------------------------------------------

نخستین مطالعات علمی در استون هنج در سال ۱۷۴۰ میلادی توسط” ویلیام استاکرلی” صورت گرفت. “استاکرلی” نخستین نقشه دقیق از استون هنج را تهیه کرد و با مطالعه این نقشه متوجه ارتباط احتمالی این بنا حرکت خورشید و ستارگان شد.
استون هنج در جهت شمال شرقی ـ جنوب غربی ساخته شده است و احتمالاً سازندگان آن هنگام ساخت آن قصد پیش بینی نقاط اعتدال بهاری و پاییزی (زمانی که طول روز شب با یکدیگر یکسان می شود) و نقاط انقلاب تابستانی و زمستانی (بلندترین روز و بلندترین شب سال) را داشته اند.بنا بر مطالعات انجام شده در استون هنج، در نقطه انقلاب تابستانی، یعنی روز ۲۱ ژوئن، خورشید از شمالی ترین بخش دایره بیرونی طلوع می کند و نخستین اشعه های آن درست از میان نعل اسب درونی رد می شود. به گفته کارشناسان، بسیار بعید است که چنین چیزی صرفاً بر اثر تصادف به وجود آمده باشد.

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: آثار با ارزشاستون هنجباستان شناسان

تاريخ : 25 / 6 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 1981 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب تریلر فیلم
  • وب ساح
  • وب احسان
  • وب باشگاه خبرنگاران